نتایج جستجوی عبارت «دو گردان نیروی دیگر سمیع یزدانی سیاوش فیروزی نژاد» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
آنانکه ره عشق گزیدند همــــــه                    در کوی شهادت آرمیدند همه سال ۱۳۳۶ در خانواده‌ای متدین و مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که به عشق سالار شهیدان، او را عبدالحسین نامیدند، به این امید که روزی ادامه‌دهنده راه آن امام همام باشد. به دلیل مشکلات اقتصادی از کسب دانش و تحصیل بازماند و برای تأمین روزی حلال برای خانواده خود به کار پرداخت. با انتخاب راه و مسیر انقلاب اسلامی...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید ادهم توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ومالکم لا تقاتلون فی سبیل‌الله المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان. الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهل‌ها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا (سوره نساء، آیه ۷۵) بنام خدایی که هرکه را می‌خواهد عزیز می‌کند و هر که را بخواهد خوار و ذلیل می‌گرداند. بار خدایا! هم‌اکنون که وصیت‌نامه می‌نویسم، تو خود می‌دانی که آماده‌ام و مرا نیز خود به اینجا کشانده‌ای. پس ای خدای کریم! اگر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم‌گشته‌ام، ای به خون آغشته‌ام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشته‌ام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نه‌تنها جان، بلکه جسم را هم بی‌نشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دل‌ها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آن‌ها که یاد زیبایشان بر لوح دل‌ها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نی‌ریز...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه می‌بارید به سینه و تـن مــردان گلوله می‌بـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ایرج نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفت‌ساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مرده‌اند؛ بلکه آن‌ها زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آن‌هم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم می‌دهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت می‌دهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید علی عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد علي عبدالله زاده »
بسم رب الشهداء و الصدیقین بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به خانواده‌های شهدا. حالا که خداوند به من توفیق شرکت در جبهه را داده است و از آنجا که وظیفه هر مسلمان است که وصیتنامه بنویسد، برآن شدم که چند کلمه‌ای به عنوان وصیتنامه بنویسم. بار پروردگارا! من که در راه تو قدم برداشتم، خدایا! مرا به راه خودت هدایت کن. من به جبهه نیامده‌ام که فقط...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید شهریار عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید شهریار عجم زاده »
دفتر زندگی شهریار سال 1343 درخانواده‌ای مذهبی و متدین در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نی‌ریز گشوده شد. در کنار پدر ومادری مهربان فرار و فرود زندگی را لمس کرد. سپس برای دانش اندوزی راهی مدرسه شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند. مشکلات زندگی مانع از تحصیل او در مقاطع بالاتر شد. برای کمک در تأمین معاش زندگی، با عزمی راسخ و مردانه مشغول تلاش گردید و در جهت رفع مشکل اقتصادی خانواده خود...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی محمد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی محمد نگهداری »
علی محمد، علَم بر دوش و لبیک بر لب در وادی عشق هروله می‌کرد و از دوست می‌خواست که اورا هم بر سفره خوان خود بخواند و از کاروان همرزمان شهیدش جدا نسازد. وی سال 1344 در روستای سلطان‌آباد بخش سرچهان شهرستان آباده ـ قبلاً از توابع شهرستان نی‌ریز بود ـ در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. روح تدین و حقیقت‌جویی حاکم بر خانواده، از او یک فرد متقی و با ایمان ساخت. نسبت...